محل تبلیغات شما

.اولین باری که مخفی گاه قرص هامو کشف کردن هنوز یادمه. می تونستم بعدش توی هزار سوراخ موش قایمشون کنم. اما نکردم.
و بعدها بازم از همونجا قرص ازم بیرون کشیدن.
ضرر مالی و عاطفی بم وارد شد. در نتیجه منم جاشون رو عوض کردم. اما فقط چند وجب اونطرف تر. دقیقن جلوی چشم. فقط کافی بود یکی توی چهارچوب در اتاقم واسته و با دقت بهش نیگا کنه.
من میدونستم بلاخره یه روز میاد که یکی دقت کنه.
و این موضوع مضطربم میکرد. (شایدم اسم حسی که بهم میداد چیز دیگه ای بود؟)
تاحالا سر کلی موضوعات دیگه هم بگـ.ـا رفتم. و تک تکِ "اولین بارها" رو هنوز یادمه
اما این به این دلیل نبود که بگی ادمِ اممممم کلمه اش نوک زبونمه ها. نمیاد چرا؟ اه. منظورم از این ادماییه که حواسشون به جزئیات نیست. اونایی که اسون میتونی مچشون رو بگیری.
میخوام بگم چون سر این موضوعات کوچیک مچم رو گرفتن دلیل نمیشه که بگی همچین ادمی ام. نه
فقط. کیف میده.
اینکه نگران این باشی که نکنه کسی بفهمه
اما اینکه خیالت راحت باشه که : "وای همه میدونن من چقد ادم مثبتی ام" اصلن کیف نمیده.
یکم خطر کن. سیگار بکن. نئشه کن. دوست پسر جور کن. حال کن. خیانت کن. بـ.ـگا برو یکم.
یکم زنده باش. زندگی کن یکم

اقای بداخلاق اخمو

یکم زنده باش. زندگی کن یکم

.....! عوضش امنیت داریم.

من2 - امـ.ـیر تتلــ.ــــو

کن ,یکم ,رو ,موضوعات ,یکی ,سر ,باش زندگی ,یکم زنده ,که بگی ,زندگی کن ,زنده باش

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ܓ✿ خُـوش نشین ܓ✿